معنی دست نابرده - جستجوی لغت در جدول جو

دست نابرده(دَ بُ دَ / دِ)

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دست ناکرده

(دَ کَ دَ / دِ)

دست نخورده. بکر. دوشیزه. به مهر:
دست ناکرده چندگونه کنیز
خلخی دارد و خطائی نیز.
نظامی.
دست ناکرده دلستانی چند
بکر چون روی غنچه زیر پرند.
نظامی

لغت نامه دهخدا

دست نخورده

(دَ نَ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)

سالم. چنانکه نهاده باشند، بکر. دوشیزه. به مهر

لغت نامه دهخدا

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

سالم، دوشیزه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دست ناخورده — تصویر دست ناخورده

دست ناخورده

دست نخورده بکر سربمهر

فرهنگ لغت هوشیار

دست نخورده

بکر، سالم، سربمهر
متضاد: مخدوش

فرهنگ واژه مترادف متضاد

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

لم يمسها

دیکشنری فارسی به عربی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

Pristine, Unspoiled

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

pristine, intact

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

unberührt, unverdorben

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

手つかずの , 壊れていない

دیکشنری فارسی به ژاپنی

دست نخورده

دست نخورده، غیر قابل لمس

دیکشنری اردو به فارسی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

بے داغ , دست نخورده

دیکشنری فارسی به اردو

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

অক্ষত , অপরিবর্তিত

دیکشنری فارسی به بنگالی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

safi, isiyoharibika

دیکشنری فارسی به سواحیلی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

bakir, bozulmamış

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

손대지 않은 , 훼손되지 않은

دیکشنری فارسی به کره ای

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

अविनाशी , अपरिवर्तित

دیکشنری فارسی به هندی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

בתולי , לא פגום

دیکشنری فارسی به عبری

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

незайманий , незіпсований

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

murni, tidak rusak

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

บริสุทธิ์ , ไม่เสียหาย

دیکشنری فارسی به تایلندی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

нетронутый

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

pristino, no estropeado

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

incontaminato, intatto

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

pristino, não estragado

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

崭新的 , 未损坏的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

dziewiczy, nieskazitelny

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از دست نخورده — تصویر دست نخورده

دست نخورده

ongerept, onbeschadigd

دیکشنری فارسی به هلندی